برادر غریب من من زینب هستم کنار قبر خاکی ات جان بر لب هستم کنار قبر تو حسین من دل غمینم زائر قبر تو حسین در اربعینم با چشم گریان آمدم ای نور دیده کنار قبر تو منم قامت خمیده از سفر شام بلا برگشتهام من سوی حریم کبریا برگشته ام من با تو بود این گفتگویم ای برادر شرح سفر با تو بگویم ای برادر بعد از تو زد دشمن ز کین آتش به خیمه رأس تو را آن بی حیا زد روی نیزه برادرم بعد از تو خون گشته دل من ظلم عدو شرر زده بر حاصل من بعد از تو دشمن زخم خواهر را نمک زد بر کودکان برادر ,هستم کنار منبع
درباره این سایت